هلیا وروجک ناز منو باباش

سلام امروز دوشنبه 1 آبان ماه و هر روز همین جوری داره زود میگذره، یادم رفته کی تو دلم بودی،یادم رفته دنیا اومدي چه شکلی و چه اندازه بودی، واقعا مگه ميشه تو این 103 روز همه چه اينقد تار شه، پس تکلیف چند سال ديگه با این خاطرات چی ميشه، دلتنگ میشم خیللللللی هلیای قشنگم نمیدونم ی روز این مطالب و میخونی یا نه، یا اصلا این وبلاگ باقی ميمونه یا نه،اما هر چی که باشه تو تمام دنیای منی امروز کلی اذيتم کردی ، تا میخوابوندمت، زودي چشات باز میکردی میزدی زیر گریه ، امان از دستت احساس میکنم لاغر شدی... مامانت بمیره از دست این گوش دردت🤕 الان بزور خوابيدي وقتی میخوابه بیشتر عاشقتم ‍ تو زیباترین هدیه خدای منی دوست داریم دختر نازم...

🏻هیتلروموسلینی به کنار تو سومین آشوبگرقرنی بخواهی میتوانی زیربمباران نگاه سردت هیروشیمارابه کوچه پس کوچه های قلب کوچکم بکشانی بانوی کوچک مادر، احساسات بیچاره ام بعدکودتایت،محکومندبه ناقص متولدشدن ...